علیرضا رزم حسینی استاندار خراسان رضوی چندی پیش در مراسم تودیع و معارفه رئیس کل دادگستری خراسان رضوی گفت: بسیاری از آبادی های استان از امکانات مناسب رفاهی و آسفالت و ... برخوردارند اما این موضوع مانع مهاجرت روستاییان به شهرها نشده است، آنها برای ماندن نیاز به اشتغال دارند.
شکی نیست که کشاورزی یکی از مهمترین مشاغل روستاییان محسوب می شود. اما روستاییان برای کشاورزی نیاز به آب دارند. از قدیم گفته اند هر جا آب هست آبادی هم هست. یا به نوعی هر جا آب تمام شود به تدریج آبادی ها هم از بین می روند. همان وضعیتی که دشت های خراسان رضوی مدتی است با آن روبرو شده اند. سالهاست که استخوان روستاهای استان زیر پنجه های خشک غول خشکسالی در حال خرد شدن است. از طرفی کفگیر هم به ته دیگ منابع آبی خورده و دیگر جبران خشکسالی از منابع آب زیرزمینی تقریبا ناممکن شده است. اکنون بسیاری از اراضی کشاورزی استان به زمین های خشک و بی آب و علف تبدیل شده اند.
برای مقابله با خشکسالی، طرح انتقال آب از دریای عمان به مشهد پیشنهاد شده است. طرحی که اگر به سلامت از خان اجرا بگذرد، به عقیده کارشناسان در زمان بهره برداری موجب مهاجرت بیشتر روستاییان خواهد شد و تقریبا روستاها را خالی از سکنه خواهد کرد. اگر خشکسالی برای روستاییان نان نداشته باشد، اما برای مشهد آب دارد. این موضوع شدت مهاجرت روستاییان را دوچندان خواهد کرد. آقای رزم حسینی، به نظر می رسد نیت شما که نگه داشتن روستاییان در روستاهاست با اقدام شما برای پیگیری انتقال آب به مشهد همخوانی ندارد.
طرح انتقال آب به مشهد موافقان و مخالفان بیشماری دارد. شاید این بحث پیش بیاید که اهمیت تامین آب برای کلان شهری با بزرگی و عظمت مشهد تمام موضوعات دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. بدیهی است که تامین آب مشهد موضوعی استراتژیک و تصور بی آبی مشهد غیرممکن است. اما برای تامین این موهبت ارزشمند الهی آیا روش دیگری به جز انتقال آب از دریای عمان به مشهد وجود ندارد؟
مخالفان نمی گویند که آب را نباید به این منطقه از کشور عزیزمان منتقل کنید تا سفره خشکی زمین بر سفره نان مردم چیره شده و تشنگی خاک، مردمان تشنه خطه خورشید را از پا درآورد. بدیهی است که در آخرین مرحله باید آب با هر روش و هر هزینه ای در خراسان رضوی وجود داشته باشد. اما آیا اکنون در آخرین مرحله هستیم؟ آیا تمام راهها را رفته اید و روشهای موجود را ارزیابی و امتحان کرده اید؟
با توجه به داده های طرح انتقال آب از دریای عمان به مشهد قرار است سالانه ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب در کاسه مشهدیها ریخته شود. اما براساس اسناد و مدارک موجود هم اکنون ۵ میلیارد متر مکعب آب در سال یعنی بیست برابر بیشتر از میزان آبی که از دریای عمان انتقال خواهد یافت، از منابع آب زیرزمینی استان صرف کشاورزی می شود، برداشت از منابع آبهای سطحی جای خود. این آمار نشان می دهد که میزان آب منتقل شده نسبت به میزان مصرف بسیار ناچیز و محدود است.
نیک که بنگریم خواهیم فهمید به جای اینکه دائم بر طبل انتقال آب بکوبیم و مدعی باشیم که با اینکار شق القمری رخ خواهد داد، باید بر مدیریت مصرف بهینه منابع آب استان تمرکز کرده و مصرف زدگی مان را درمان کنیم. یکی از روشهای علمی و عملی که بسیاری از کشورهای دنیا نیز آنرا اجرا کرده و نتیجه هم گرفته اند، تغییر روشهای آبیاری از سنتی به نوین است. باید سیستم های آبیاری تحت فشار و کشت گلخانه ای و ... جایگزین روشهای قدیمی و سنتی شوند.
براساس مباحث علمی و دانشگاهی، اجرای سیستم های آبیاری نوین به طور متوسط ۱۰ درصد از مصارف آب کشاورزی را کاهش خواهد داد. حال در نظر بگیرید نوع آبیاری در تمامی اراضی کشاورزی استان از سنتی به مدرن تغییر کند. در نتیجه ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از ۵ میلیارد مترمکعب کنونی که در بخش کشاورزی مصرف می شود کاسته خواهد شد. یعنی دو برابر میزان آبی که قرار است با هزینه های نجومی و عملیات تقریبا غیرممکن راهی مشهد شود.
در گفت و گویی که با مدیر آب و خاک جهاد کشاورزی استان داشتیم، مهندس جوادی مدعی شد در برنامه همیاران آب که اجرای آن در صورت تامین بودجه و اعتبار ۷ سال به طول خواهد انجامید و قرار است تمامی اراضی قابل کشت استان تغییر کرده و سیستم های نوین جایگزین شود، به صورت عملی ۳۵۶ میلیون متر مکعب آب در طول سال صرفه جویی خواهد شد. یعنی حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب بیشتر از طرح انتقال آب به مشهد.
مطابق برآوردهای انجام شده، اعتبارات لازم جهت اجرای طرح همیاران آب حدود ۸ هزار میلیارد تومان و اعتبارات مورد نیاز در طرح انتقال آب به مشهد در حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان است. در واقع در طرح همیاران آب با صرف هزینه یک هفتم از کل طرح انتقال، ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب بیشتر آورده خواهیم داشت.
منطق حکم می کند که باید طرح همیاران آب در استان جایگزین طرح انتقال آب شود. اما دلیل اینکه مدیران ارشد استانی موافق این قضیه نیستند و بر انتقال ۱۶۰۰ کیلومتری آب به مشهد پافشاری می کنند چیست؟ یا نمی دانند یا نمی خواهند. اگر نمی دانند که صادقانه و روشنگرانه موضوع را بیان کردیم و اگر نمی خواهند که باید دلیل آن برای افکار عمومی روشن باشد. اگر پای اشتغال موقت دهها هزار کارگر در میان است که باز هم این موضوع توجیه کننده هزینه هنگفت طرح انتقال آب نیست.
اینکه انتقال آب از جنوب کشور به شمال شرق، موانع سیاسی، اجتماعی، محیط زیستی، اقتصادی، پلوتیکی، قضایی و ... بسیاری دارد و فقط روی کاغذ کار ساده ای است بماند. مسئولان ارشد استانی بویژه جناب رزم حسینی که انصافا، تا امروز پرتلاش و پرکار برای استان بوده است باید پاسخ دهند که چرا به شدت دنبال اجرای طرحی هستند که با هفت برابر هزینه بیشتر ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب کمتر عاید استان می کند. این موضوع با کدام منطق اقتصادی همخوانی دارد؟
مدتها پیش خودرویی به نام پیکان در کشور عزیزمان ایران تولید می شد. این ماشین در ایام جوانی اش بسیار گل کرده و با استقبال فراوانی روبرو شده و خواهان زیادی داشت. اما مطابق ضرب المثل هیچ گلی بی خار نیست این خودرو هم یک ایراد مهم داشت. ایراد اصلی آن، مصرف بالای بنزین توسط این ماشین بود. پیکان قاتل بنزین شده بود. تا اینکه مدیران وقت کشوری تصمیم گرفتند به جای ادامه تولید پیکان و تامین میزان سوخت بالای آن در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۴، اولین ماشین تولیدی ایرانیان را به جرم مصرف بالای سوخت از رده خارج کنند. با این تصمیم از سوخت بالای بنزین و تبعات آن جلوگیری شد و خودروهایی با سوخت کمتر وارد بازار گردید. هیچ ایرانی هم که توان خرید پیکان را داشت بدون ماشین نماند.
تصور کنید مدیران به جای کشیدن ترمز پیکان، رای به ادامه تولید این خودرو می دادند. آنوقت چه بلایی امروز بر سر منابع سوختی و اقتصادی و محیط زیستی و ... می آمد؟ اکنون موضوع انتقال آب به مشهد به نوعی بازگو کننده این است که مدیران وقت کشوری و استانی تصمیم دارند به جای تدارک ماشینی پیشرفته و با درصد سوخت کمتر برای خراسانی ها، آنها همان پیکان را سوار شوند و پیشرفت نکنند، مدیران نیز سوختش را با هزینه ای هنگفت و با روشی تقریبا غیرممکن از سواحل گرم دریای عمان تامین خواهند کرد.
با تغییر روشهای آبیاری و اصلاح الگوی مصرف هم از مهاجرت روستاییان به شهر جلوگیری خواهد شد و هم برای تعداد زیادی خانوار می توان اشتغال پایدار ایجاد کرد. چرا باید مصرف آب در بخش کشاورزی زیاد باشد و مدیران به جای مدیریت و انجام تمهیداتی برای مصرف بهینه آب، بدنبال تامین نیازهای این مصرف زدگی باشند؟ انتقال ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب به مشهد چه فوایدی دارد که تغییر روشهای آبیاری از سنتی به نوین و صرفه جویی ۳۵۶ میلیون مترمکعبی از آن بی بهره است؟ آقای استاندار لطفا پاسخگو باشید.
انتهای پیام/
نظر شما